داستانهاي کليله و دمنه (کبک ساده لوح)
در دامنه کوهستاني ، کبکي زندگي مي کرد که ... بقیه داستان در ادامه مطلب... داستانهاي کليله و دمنه (کبک ساده لوح) در دامنه کوهستاني ، کبکي زندگي مي کرد که از کبک هاي ديگر زيباتر و و با وقارتر بود . او آن قدر زيبا و جذاب بود و آن قدر ظريف راه مي رفت که شکارچيان آرزو داشتند او را به دام بيندازند و پرنده هاي شکاري نيز مي خواستند او را به دست آورند . اما اين کبک که کبک خوشرو نام داشت ، بسيار زيرک و عاقل بود . او براي آنکه زندگيش به خطر نيفتد ، از تنها پرواز کردن خودداري مي کرد و هيچگاه با پرنده هاي بيگانه همنشين نمي شد. يک روز وقتي کبک خوشرو ، نزديک خانه اش با صداي بلند آواز مي خواند، يک باز...