آسناآسنا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره
دینادینا، تا این لحظه: 4 سال و 25 روز سن داره

آسنا و دینا

خاطرات چوپان چاق

نام کتاب: خاطرات چوپان چاق نویسنده: مهدی رجبی تصویرگر: علیرضا گلدوزیان ناشر: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی بچه ها این کتاب ٤٤ صفحه دارد با کلی عکسها و تصاویر بامزه و یک داستان خوب و آموزنده که من خلاصه ای از داستان کتاب را براتون در ادامه مطلب می آورم... من یک چوپانم قیافه ای تپل و با مزه ای دارم. من حدود 22 بره و 33 بز دارم ، به اضافه یک سگ ،آره ما 57 نفر هستیم. من یک سگ دارم به اسم "ماست" ماست سگ با وفایی است،من یک بز دارم که به رنگ پرتغالی است ،او خیلی پیر است . برای همین اسم او را "پیرتغالی"گذاشتم. می خواهم یک خاطره خوب برای شما بگویم. یک شب که ما در غار بودیم، من برای غار یک در چوبی درست کردم، صدای زوزه ی فیل گرگ...
27 آبان 1391

معمای شماره 3: عبور از روخانه

شرح معما: مردی مجبور بود یک گرگ، یک بز و مقداری سبزی را از این طرف رودخانه به طرف دیگر ببرد. ولی قایق او آن قدر کوچک بود که فقط خودش و گرگ، خودش و بز و یا خودش و بسته سبزی در آن جا می گرفتند. مرد نمی دانست چه بکند. به نظر شما او چطور می تواند هر دفعه یکی از آنها را با خود ببرد به طوری که گرگ بز را نخورد و یا بز سبزیها را نخورد؟ جواب در ادامه مطلب... جواب معما: این معما دو تا راه حل دارد که من فقط یک راه آن را اینجا می نویسم. اول بز را با خود می برد. و تنها برمی گردد. بعد سبزیهایش را پیش بز می برد. و بز را بر می گرداند. بز را می گذارد و گرگ را بر می دارد و می برد. و تنها بر می گردد. و بالاخ...
26 آبان 1391

پارک جمشیدیه

سلام امروز می خواهم یک جای دیدنی دیگه از شهر تهران رو براتون معرفی کنم. پارک جمشیدیه توی خیابان نیاوران تهران واقع شده و در واقع جزء ارتفاعات شمال تهران محسوب می شه. پارک جمشیدیه یکی از پارکها سنگی تهران می باشد که خیلی هم قشنگه آب و هوای اون توی تابستان خنک و توی زمستان هم خیلی سرده. می تونید شما هم یه روز تعطیل یه سری به اونجا بزنید از طبیعت تمیز و هوای پاکش لذت ببرید. من قبلاً اونجا رفته بودم فکر کردم که دیدن چند تا از عکس های جمشیدیه خالی از لطف نباشه... درب ورودی پارک بقیه عکس ها در ادامه مطلب... یه جای پای خیلی بزرگ در ابتدای ورودی پارک مجسمه نصب شده در وسط پارک ...
22 آبان 1391

امامزاده داود (ع)

اگه وسط چله زمستون جمعه یکی از هفته هاش حوصلتون سر رفت و نمی دونستین که توی خونه چیکار کنین من بهتون پیشنهاد می دهم که حتماً با باباتون و مامانتون یه سری به امامزاده داود (ع) بزنید هم فاله و هم تماشا مخصوصاً توی زمستون که یهو می زنه و بهضی روزای تعطبل اون خیلی خیلی گرم می شه، از فرصت استفاده کنین و با پوشیدن لباسهای گرم برید از زیارت و همچنین برف بازی با دوستاتون لذت ببرید. من یه روزی توی دیماه این کارو کردم خیلی خوش گذشت البته جای شما هم خالی بود. آدرس اونجا هم که خیلی سرراسته حتماً باباجونتون اونو بلده. اوتوبان همت انتهای شهران رو می ری بالا... بقیه عکس ها در ادامه مطلب...   ...
21 آبان 1391

معمای شماره 2: جرعه ای آب برای کلاغ

شرح معما: روزی کلاغی بقدری تشنه اش شده  بود که به زحمت می توانست قارقار کند. او به سوی کوزه  بزرگی که روز قبل از آن آب خورده بود، پرواز کرد و روی لبه  آن نشست، ولی کوزه تقریباً خالی بود و فقط در ته آن کمی آب باقی مانده بود. کلاغ چند بار سعی کرد منقار خود را داخل آب کند، اما کوزه خیلی گود بود و منقار او خیلی کوتاه،در نتیجه موفق نشد. ولی درست در لحظه ای که نزدیک بود مأیوس شود، فهمید چه باید بکند. او چندین بار از لبه کوزه به باغ رفت و برگشت و در آخر کار در حالی که روی لبه کوزه نشسته بود، به آسانی آب می خورد. کلاغ برای اینکه بتواند آب بخورد چه کار کرد؟ جواب در ادامه مطلب... جواب معما : کلاغ شنها را دانه دا...
21 آبان 1391

رامونای شجاع شجاع

اين دفعه ديگه ترس بي ترس! اما خيلي هم ... ادامه مطلب... اين دفعه ديگه ترس بي ترس! اما خيلي هم كار ساده‌اي نيست. رامونا بايد با خيلي چيزها كنار بيايد. اول از همه با تنها خوابيدن در اتاق خواب جديد و ترسناكش. بعد با شغل جديد مادر و از همه مهم‌تر، با معلم جديدي كه اصلاً نمي‌خاهد بفهمد راموناي كوچولو دارد براي بزرگ شدن اين همه تلاش مي‌كند... البته رامونا هم بيدي نيست كه با اين باد‌ها بلرزد! بورلي كلي‌يري كتاب‌هاي زيادي با نگرش روان‌شناختي به مشكلات بچه‌ها نوشته است كه بسياري از آن‌ها جايزه گرفته‌اند. برخي از آثار او مانند «آقاي هنشا و عزيز»، «رامونا و پدرش&...
18 آبان 1391

من نمی توانم پیدایش کنم!

  آخرين بار كيف مدرسه‌ام را كجا گذاشتم؟ شانه‌ام كو؟مسواكم كجاست؟كيتي هميشه چيزهايش... ادامه مطلب...   آخرين بار كيف مدرسه‌ام را كجا گذاشتم؟  شانه‌ام كو؟ مسواكم كجاست؟ كيتي هميشه چيزهايش را گم مي‌كند! حتي گاهي بعضي از چيزها را از قصد گم مي‌كند! ولي همه مي‌دانند كه او در پيدا كردن چيزهاي گم‌شده هم مثل گم كردن آن‌ها استاد است.  شايد تو هم مثل كيتي هستي كه گاهي با خودش يا بزرگ‌ترها مشكل پيدا مي‌كند. با اين همه دلش مي‌خواهد كارش درست باشد و اوضاع را بي‌ريخت نكند.  اگر دوست داري با او و زندگي‌اش آشنا بشوي مجموعه‌ي 14 ...
18 آبان 1391

جشن تولد ماهان

چند روز پیش جشن تولد شش سالگی دوستم ماهان سلطانی بود من به همراه دختر داییم ملیکا هم که دعوت شده بودیم به جشن تولدش رفتیم این هم عکس هاش..   بقیه در ادامه مطلب... ...
18 آبان 1391

دنیای بازی

سلام بچه ها با بابا و مامانم رفتم دنیای بازی جاتون خالی خیلی خوش گذشت. شماهام برین خیلی خوبه... آدرسش هم خیابان شریعتی، پل صدر.                      بقیه عکس ها در ادامه مطلب...                                                                                   &n...
18 آبان 1391